"نزله" و "زکام"

«زكام» و «نزله» از جمله بيماريهايي است كه در طب سنتي ايران مورد بحث قرارگرفته و به آن توجه ويژهاي شده است. ماده نزله از دماغ (مغز) به سمت پايين ريزش ميكند و با ورود به اعضاي مختلف بدن يا احتباس در دماغ ميتواند سبب مشكلات متعددي در فرد مبتلا شود؛ در نتيجه در برخي منابع از نزله به عنوان «ام الامراض» ياد شده است.

در منابع طب سنتي ايران، مادهاي كه از دماغ (مغز) به سمت پايين ريزش مينمايد به دو دسته كلي تقسيم شده است:

1 .بخشي از ماده كه به سمت بيني ميآيد زكام ناميده شده است.

2 .بقيه ماده را نزله ناميده اند. اين ماده يا به سمت حلق آمده يا به اعضاي مجاور دماغ (مغز) ميريزد وحتي ممكن است به نقاطي كه دورترين فاصله را از دماغ (مغز) دارند منتقل شود،

البته با دقت در منابع، اين نكته روشن مي شود كه گاه زكام و نزله به جاي يكديگر نيز به كار رفته و مرز چنداني براي اين دو قائل نبودهاند. در ذكر علت زكام و نزله به اين موضوع اشاره شده است: هر گاه رطوبت بسيار به سمت دماغ (مغز) بيايد اما دماغ (مغز) قادر به تجزيه و تحليل مواد و استفاده از آن نباشد آن مواد به صورت زكام و نزله دفع ميگردد. البته اين در صورتي است كه قوت دافعه دماغ (مغز) ضعيف و منافذ خروجي مسدود نباشد. در غير اين صورت مواد غليظ در دماغ (مغز) انباشته ميشود.

اسباب به وجودآورنده بيماري زكام و نزله به دو دسته خارجي و داخلي تقسيم ميگردد:

اسباب خارجي:

1 .گرماي شديد كه بر دماغ (مغز) عارض شود مانند تابش آفتاب، ماليدن داروهاي گرم بر سر يا بوييدن بوهاي گرم همچون مشك و زعفران كه دماغ (مغز) را گرم و مواد جمع شده در آن را رقيق نموده و به علت ايجاد خلاء، مواد زايد كل بدن را به سمت دماغ (مغز) ميكشاند.

2 .سرماي شديد است كه بر دماغ (مغز) عارض شود مانند سرماي ناشي از ورزش، حمام كردن و خونگيري زياد، اين سرماي زياد منافذ خروجي دماغ (مغز) را مسدود مي كند؛ بخارات را متراكم و مجتمع ميگرداند و موجب نزله ميشود. همچنين غذايي كه وارد دماغ (مغز) ميگردد به علت سرماي عارضي، هضم و به صورت زكام و نزله دفع ميشود.

اسباب داخلي:

1 .حرارت مزاج دماغ (مغز) يا حرارت كل بدن بدون دخالت حرارت و گرماي خارجي

2 .برودت و سردي مزاج دماغ (مغز)

3 .امتلاي بدن و دماغ (مغز) از اخلاط چهارگانه صفرا، خون، بلغم و سودا؛ در درمان زكام و نزله لازم است به اين نكته توجه شود كه تا زمانيكه ماده بيماري در دماغ (مغز) وجود دارد نبايد مانع زكام و نزله شد.

همانگونه كه سيدمحمد حسين عقيلي خراساني در قرن دوازدهم هجري قمري در كتاب خود تحت عنوان «معالجات عقيلي» آورده است: «مادام كه ماده در دماغ (مغز) موجود باشد زكام و نزله را سد نبايد كرد بلكه اخراج بايد نمود ماده آن را بالتمام و اگر خودبه خود بند شود به استعمال مفتحات (داروهاي گشاينده سده) و مرققات (داروهاي رقيق كننده اخلاط و رطوبات)، انفتاح و اخراج بايد فرمود.» ازطرفي در درمان بايد ماده بيماري را نضج داد يعني چنانچه ماده گرم و رقيق باشد لازم است آن را با مغلظات (داروهاي غليظ كننده) غليظ قابل دفع كرد و چنانچه ماده غليظ و سرد باشد آن را به وسيله ملطفات (داروهاي لطيف كننده) رقيق، قابل دفع نمود. همچنين بايد اسباب ايجادكننده بيماري را درمان و اگر سبب خارجي بود، آن را قطع كرد. اميد است با مطالعات مشترك بين گروههاي طب كلاسيك و طب سنتي، ابعاد مختلف اين بيماري بيش از پيش روشن شود و روشهاي بهتر و مؤثرتري براي درمان بيماران مبتلا به زكام، نزله و عوارض آنها ارائه گردد.